عزم، آهنگ
تصمیم
هم، عزم
هم
عزم
یمام
ارادی
تعمد
اراده
اراده، س، إراده
(مص ل.) اراده کردن، (اِ مص.) میانه روی، از روی عمد و غرض. [خوانش: (قَ) [ع.]]
(مص م.) خواستن، (اِ.) خواست، میل، آهنگ. [خوانش: (اِ دِ) [ع. اراده]]
تعمدی
متعمدا
635
فیلم مهدی فخیمزاده
فیلمی از وحید زاده
فیلمی از اسدی زاده
فیلمی از صباغزاده
فیلمی از فخیم زاده
آب از جوش افتاده
نوعی ساز سیمی ساده
آماده
بلااستفاده
خالص و ساده
فرزند و خانواده
قابلیت استفاده
از روی میل واراده
قصد و اراده
از روی عقل و خرد